دوست دارم مسکن درد من نیست....مسکن من وجودته.
𝑻𝒉𝒆 𝒎𝒂𝒅𝒏𝒆𝒔𝒔 𝒐𝒇 𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆𝒓
دست تو دست هم از علف زار ها می گزریم
خجالت می کشی دستات تو دستامه
اما گرمای وجود تو امید زندگی منه
یه عاشق هرگز دست معشوقشو رها نمی کنه
خیانت نمی کنه
درد نمی بخشه
شاید تو اون معشوقه ای که برای فرهادش گریه کرد نباشی
ولی همیشه جات رو قلب روحم حک شده
مراقب خودم باشم؟
وقتی که تو با دستای کوچیکت رو سینم میزاری و با اون دستت حلال صورتمو نوازش می کنی و به چشم هم نگاه می کنیم؟
من چطور می تونم ستاره های تو چشماتو فراموش کنم؟
چطور گرمای وجودتو ازم دریغ می کنی درحالی که تو میدونی طبیب دردامی؟
عشق در یک نگاه درسته خیلی ها می گن الکیه...اشتباهه...ولی تو..
تو بهترین اتفاق من بودی
دیدنت
صحبت کردن باهات
حس کردنت
بوییدن عطر تنت
یه معجزه کوچولو...نه....تو خون تو رگامی
بی تو
صاحب این دل یه مریض دیونس
بی تو
خونه این دیونه ویرونس
برگرد و منو ببین
با اون چشای نازت
با اون صدای خاصت
صدام کن
آسمونو می بینی؟
دل اونم مثل منو تو گرفتس چرا؟
چرا نمی تونیم آسمون دنیامونو قشنگ کنیم
نگاه کن!
این آسمون می تونه قسمت منو تو بشه؟می تونه؟
دستاتو می گیرم
می خوام تو این آسمون و جنگل های گرفته و مه آلود گم بشیم
کسی نتونه تو رو از من بگیره
نه
تو مواد مخدر منی
بدون تو
بدون حس کردنت
همه چیز پوچه
گنگه..
سخته..
دردناکه...
𝑰 𝒍𝒐𝒗𝒆 𝒚𝒐𝒖 𝒍𝒊𝒌𝒆 𝒄𝒓𝒂𝒛𝒚 𝑼𝒏𝒕𝒊𝒍 𝑰 𝑫𝒊𝒆 𝑰 𝒍𝒐𝒗𝒆 𝒚𝒐𝒖
𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗
𝑰 𝒌𝒏𝒐𝒘 𝒎𝒚 𝒔𝒉𝒐𝒓𝒕 𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚 𝒘𝒂𝒔 𝒔𝒂𝒅 𝒂𝒏𝒅 𝒔𝒉𝒐𝒓𝒕, 𝒃𝒖𝒕 𝒕𝒉𝒆𝒓𝒆 𝒄𝒂𝒏 𝒃𝒆 𝒏𝒐 𝒓𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏 𝒇𝒐𝒓 𝒂𝒏𝒚𝒕𝒉𝒊𝒏𝒈,
𝒔𝒐 𝑰 𝒘𝒊𝒍𝒍 𝒘𝒂𝒊𝒕 𝒇𝒐𝒓 𝒕𝒉𝒆 𝒏𝒆𝒙𝒕 𝒎𝒆𝒆𝒕𝒊𝒏𝒈.